ابن سهلویه ملقب به قشور. از متکلمین معتزله از اصحاب ابوهاشم عبدالسلام بن محمر الجبّائی المعتزلی. و ابوالقاسم استاد ابوعبدالله حسین بن علی بن ابراهیم معروف به کاغذی بصری است
ابن سهلویه ملقب به قشور. از متکلمین معتزله از اصحاب ابوهاشم عبدالسلام بن محمر الجبّائی المعتزلی. و ابوالقاسم استاد ابوعبدالله حسین بن علی بن ابراهیم معروف به کاغذی بصری است
عبدالله بن سهل بن عبدالرحمن بن سهل الانصاری. تابعی است و مالک بن انس و محمد بن اسحاق از او روایت کنند. تابعی در متون اسلامی به مسلمانانی گفته می شود که از صحابه پیامبر اسلام (ص) دانش و هدایت گرفته اند. این نسل دوم مسلمانان، از مهم ترین گروه هایی هستند که باعث تثبیت آموزه های دینی شدند و با تلاش های علمی خود، علوم اسلامی را در قرون اولیه رشد دادند. تابعین عموماً دارای ویژگی هایی چون زهد، علم، تقوا و دقت در نقل حدیث بوده اند.
عبدالله بن سهل بن عبدالرحمن بن سهل الانصاری. تابعی است و مالک بن انس و محمد بن اسحاق از او روایت کنند. تابعی در متون اسلامی به مسلمانانی گفته می شود که از صحابه پیامبر اسلام (ص) دانش و هدایت گرفته اند. این نسل دوم مسلمانان، از مهم ترین گروه هایی هستند که باعث تثبیت آموزه های دینی شدند و با تلاش های علمی خود، علوم اسلامی را در قرون اولیه رشد دادند. تابعین عموماً دارای ویژگی هایی چون زهد، علم، تقوا و دقت در نقل حدیث بوده اند.
صباح بن سهل. محدّث است و قواریری از او روایت کند. علم حدیث یکی از مهم ترین شاخه های علوم اسلامی است که بدون تلاش محدثان، دوام نمی آورد. آنان با گردآوری احادیث، تطبیق نسخه ها و بررسی روایت ها، چراغ راهی برای مسلمانان شدند. محدث نه تنها حافظ حدیث، بلکه تفسیرگر و نقاد آن بود و می دانست کدام روایت قابل اعتماد است و کدام باید کنار گذاشته شود. همین دقت علمی، حدیث را به منبعی محکم در دین تبدیل کرد.
صباح بن سهل. محدّث است و قواریری از او روایت کند. علم حدیث یکی از مهم ترین شاخه های علوم اسلامی است که بدون تلاش محدثان، دوام نمی آورد. آنان با گردآوری احادیث، تطبیق نسخه ها و بررسی روایت ها، چراغ راهی برای مسلمانان شدند. محدث نه تنها حافظ حدیث، بلکه تفسیرگر و نقاد آن بود و می دانست کدام روایت قابل اعتماد است و کدام باید کنار گذاشته شود. همین دقت علمی، حدیث را به منبعی محکم در دین تبدیل کرد.
زید بن سهل بن الاسود. صحابی است. او در عقبه و غزوات بدر و احد و خندق حاضر و بشجاعت و جسارت معروف به ود و در حدیث آمده است که رسول اکرم صلوات الله علیه فرمود: لصوت ابی طلحه فی الجیش خیر من مأته رجل. او در اواخرخلافت عثمان به سال 32 یا 34 هجری قمری به هفتادسالگی درگذشت و مدفن وی به روایتی مدینۀ منوره است و نیز گفته اند در شیخوخیت از دریا بغزا شد و در کشتی درگذشت و شش روز پس از آن جسد وی در جزیره ای دفن کردند
زید بن سهل بن الاسود. صحابی است. او در عقبه و غزوات بدر و احد و خندق حاضر و بشجاعت و جسارت معروف به ود و در حدیث آمده است که رسول اکرم صلوات الله علیه فرمود: لصوت ابی طلحه فی الجیش خیر من مأته رجل. او در اواخرخلافت عثمان به سال 32 یا 34 هجری قمری به هفتادسالگی درگذشت و مدفن وی به روایتی مدینۀ منوره است و نیز گفته اند در شیخوخیت از دریا بغزا شد و در کشتی درگذشت و شش روز پس از آن جسد وی در جزیره ای دفن کردند
انصاری زید بن سهل. صحابی است و در غزوۀ بدر در رکاب رسول صلوات الله علیه بوده است. صحابه کسانی هستند که با حضرت محمد (ص) زیسته اند، تعالیم او را به خوبی درک کرده اند و در مسیر نشر دین اسلام کوشیده اند. شناخت ویژگی های اخلاقی و تاریخی این افراد برای پژوهشگران اسلامی اهمیت بسزایی دارد. واژه ’صحابی’ نشان دهنده نزدیکی معنوی و تاریخی با پیامبر است.
انصاری زید بن سهل. صحابی است و در غزوۀ بدر در رکاب رسول صلوات الله علیه بوده است. صحابه کسانی هستند که با حضرت محمد (ص) زیسته اند، تعالیم او را به خوبی درک کرده اند و در مسیر نشر دین اسلام کوشیده اند. شناخت ویژگی های اخلاقی و تاریخی این افراد برای پژوهشگران اسلامی اهمیت بسزایی دارد. واژه ’صحابی’ نشان دهنده نزدیکی معنوی و تاریخی با پیامبر است.
ابن سهل بن هاشم بن ولید بن جبله [یا حمله] بن کامکاربن یزدجردبن شهریار. او از سرداران بزرگ سامانیان است و از سنۀ 269 تا سنۀ 307 هجری قمری اسم او و برادرهای او بسمت سرداری و مرزبانی مرو در تواریخ دیده میشود و در سنۀ 307 در بخارا در حبس وفات یافت و قطعاً مقصود فردوسی در این بیتها: یکی پیر بد نامش آزادسرو که با احمد سهل بودی به مرو کجا نامۀ خسروان داشتی تن و پیکر پهلوان داشتی همین شخص است.رجوع به هزارۀ فردوسی مقالۀ تقی زاده ص 60 شود. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آرد: امّه ماتت فی المخاض و هی حامل به فشق بطنها و اخرج عنه و کان یشتم [ه] الناس بهذه اللفظه اعنی ابن البضع. مؤلف حبیب السیر در ذکر پادشاهی امیر نصر سامانی (ج 1 ص 324) آرد که: حسین بن علی [مروالروذی] از نیشابور بهرات شتافت در آن اثنا محمد بن جنید که شحنۀ بخارا بوداز امیر نصر متوهم شده بحسین پیوست و حسین بمدد او استظهار تمام پیدا کرده باز به نیشابور شتافت آنگاه احمد بن سهل که در سلک امراء نظام انتظام داشت و خود را از اولاد یزدجرد شهریار میدانست از بخارا متوجه حسین مروالروذی و محمد بن جنید گشت و هردو را بدست آورده ببخارا فرستاد و ابونصر حسین را ببخارا محبوس ساخته و محمد بن جنید را بخوارزم ارسال داشت چون احمد بن سهل این نوع خدمتی بتقدیم رسانید و از آنچه در خزینۀخیال گذرانیده بود چیزی بظهور نرسید بمخالفت امیرنصر جرأت کرده عریضه ای نزد مقتدر خلیفه فرستاد و التماس حکومت خراسان نمود و این ملتمس درجۀ قبول یافته در نیشابور او را شوکت موفور پیدا شد و جرجان را که در تصرف قراتگین بود در حیّز تسخیر آورده عنان عزیمت بصوب مرو انعطاف داد و در گرد آن بلده سوری در کمال حصانت بنا نهاد امیر سعید حمویه را به امارت خراسان سرافراز گردانیده بجنگ احمد بن سهل نامزد فرمود و حمویه با او جنگ کرده غالب آمد و احمد اسیر شد و حمویه او را مقید ببخارا فرستاده احمد در حبس امیر نصر وفات یافت. و رجوع به حبط ج 1 ص 325 شود
ابن سهل بن هاشم بن ولید بن جبله [یا حمله] بن کامکاربن یزدجردبن شهریار. او از سرداران بزرگ سامانیان است و از سنۀ 269 تا سنۀ 307 هجری قمری اسم او و برادرهای او بسمت سرداری و مرزبانی مرو در تواریخ دیده میشود و در سنۀ 307 در بخارا در حبس وفات یافت و قطعاً مقصود فردوسی در این بیتها: یکی پیر بد نامش آزادسرو که با احمد سهل بودی به مرو کجا نامۀ خسروان داشتی تن و پیکر پهلوان داشتی همین شخص است.رجوع به هزارۀ فردوسی مقالۀ تقی زاده ص 60 شود. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آرد: امّه ماتت فی المخاض و هی حامل به فشق بطنها و اخرج عنه و کان یشتمَ [َه] الناس بهذه اللفظه اعنی ابن البضع. مؤلف حبیب السیر در ذکر پادشاهی امیر نصر سامانی (ج 1 ص 324) آرد که: حسین بن علی [مروالروذی] از نیشابور بهرات شتافت در آن اثنا محمد بن جنید که شحنۀ بخارا بوداز امیر نصر متوهم شده بحسین پیوست و حسین بمدد او استظهار تمام پیدا کرده باز به نیشابور شتافت آنگاه احمد بن سهل که در سلک امراء نظام انتظام داشت و خود را از اولاد یزدجرد شهریار میدانست از بخارا متوجه حسین مروالروذی و محمد بن جنید گشت و هردو را بدست آورده ببخارا فرستاد و ابونصر حسین را ببخارا محبوس ساخته و محمد بن جنید را بخوارزم ارسال داشت چون احمد بن سهل این نوع خدمتی بتقدیم رسانید و از آنچه در خزینۀخیال گذرانیده بود چیزی بظهور نرسید بمخالفت امیرنصر جرأت کرده عریضه ای نزد مقتدر خلیفه فرستاد و التماس حکومت خراسان نمود و این ملتمس درجۀ قبول یافته در نیشابور او را شوکت موفور پیدا شد و جرجان را که در تصرف قراتگین بود در حیّز تسخیر آورده عنان عزیمت بصوب مرو انعطاف داد و در گرد آن بلده سوری در کمال حصانت بنا نهاد امیر سعید حمویه را به امارت خراسان سرافراز گردانیده بجنگ احمد بن سهل نامزد فرمود و حمویه با او جنگ کرده غالب آمد و احمد اسیر شد و حمویه او را مقید ببخارا فرستاده احمد در حبس امیر نصر وفات یافت. و رجوع به حبط ج 1 ص 325 شود
ابن سهل، از پزشکان معروف عیسوی کیش ایران است که در قرن سوم هجری میزیست، پدرش سهل کوسج نیز طبیب بود و بعلت اینکه از مردم اهواز و خوزستان است به خوزی معروف شده است، سابور مقدّم اطبای بیمارستان جندیسابور و مورد توجه متوکل باﷲ خلیفۀ عباسی و اخلاف او بود و در طب و اکثر علوم بر پدر خود تفوق داشت، و در روز دوشنبه 9 روز مانده از ذی الحجۀ سال 255 در دورۀ مهتدی باﷲ عباسی وفات یافت، تألیفات او از این قرار است: قرابادین الکبیر، کتاب فی قوی الاطعمه و مضارها و منافعها، کتاب الرد علی حنین فی کتابه فی الفرق بین الغذاء والدواء المسهل، القول فی النوم و الیقظه، کتاب ابدال الادویه، از میان این آثار قرابادین مهم ترین و معروف ترین آنهاست که تا تألیف قرابادین امین الدوله بن تلمیذ بسیار متداول و مورد استفادۀ بیمارستانها و داروخانه ها بود، رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 196 و 207 و تاریخ الخلفاء ص 235 و عیون الانباء فی طبقات الاطباء ج 1 ص 160 و 161و قاموس الاعلام ترکی ج 4 و اعلام زرکلی ج 1 ص 353 شود
ابن سهل، از پزشکان معروف عیسوی کیش ایران است که در قرن سوم هجری میزیست، پدرش سهل کوسج نیز طبیب بود و بعلت اینکه از مردم اهواز و خوزستان است به خوزی معروف شده است، سابور مقدّم اطبای بیمارستان جندیسابور و مورد توجه متوکل باﷲ خلیفۀ عباسی و اخلاف او بود و در طب و اکثر علوم بر پدر خود تفوق داشت، و در روز دوشنبه 9 روز مانده از ذی الحجۀ سال 255 در دورۀ مهتدی باﷲ عباسی وفات یافت، تألیفات او از این قرار است: قرابادین الکبیر، کتاب فی قوی الاطعمه و مضارها و منافعها، کتاب الرد علی حنین فی کتابه فی الفرق بین الغذاء والدواء المسهل، القول فی النوم و الیقظه، کتاب ابدال الادویه، از میان این آثار قرابادین مهم ترین و معروف ترین آنهاست که تا تألیف قرابادین امین الدوله بن تلمیذ بسیار متداول و مورد استفادۀ بیمارستانها و داروخانه ها بود، رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 196 و 207 و تاریخ الخلفاء ص 235 و عیون الانباء فی طبقات الاطباء ج 1 ص 160 و 161و قاموس الاعلام ترکی ج 4 و اعلام زرکلی ج 1 ص 353 شود
ابن محمد بن سهلویه بن الحارث بن یزید بن بحر، ابوالحسین النیسابوری، هنگامی که عازم زیارت خانه خدا بود به بغداد آمد. و در آنجااز محمد بن اسماعیل بن اسحاق المروزی از یاران علی بن حجر، و از عباس بن منصور الفرندآبادی، و از مکی بن عبدان، و محمد بن احمد بن دلویه الدقاق، و احمد بن محمد الخداشی، و ابوحامد احمد بن محمد الشرقی، و ابوحامد بن بلال، و محمد بن حمدویه المروزی روایت حدیث کرد. ازهری، و ابومحمد خلال، و ابوالحسن محمد بن عبدالواحد بن محمد بن جعفر، از طاهر ما را حدیث روایت کردند. طاهر مردی عدل و ثقه بود، گواهی وی نزد حکام همواره مقبول بود، حسن بن محمد الخلال مرا گفت: چون طاهر بن سهلویه از زیارت حج به بغداد بازگشت، در بغداد از او سماع حدیث کردیم. و آن سال 379 بود، و در همان سال نیز طاهر بن سهلویه این جهان را بدرود گفت. دیگری گفته است که هنگام مرگ وی هفتادساله بود. (تاریخ خطیب ج 9 ص 357)
ابن محمد بن سهلویه بن الحارث بن یزید بن بحر، ابوالحسین النیسابوری، هنگامی که عازم زیارت خانه خدا بود به بغداد آمد. و در آنجااز محمد بن اسماعیل بن اسحاق المروزی از یاران علی بن حجر، و از عباس بن منصور الفرندآبادی، و از مکی بن عبدان، و محمد بن احمد بن دلویه الدقاق، و احمد بن محمد الخداشی، و ابوحامد احمد بن محمد الشرقی، و ابوحامد بن بلال، و محمد بن حمدویه المروزی روایت حدیث کرد. ازهری، و ابومحمد خلال، و ابوالحسن محمد بن عبدالواحد بن محمد بن جعفر، از طاهر ما را حدیث روایت کردند. طاهر مردی عدل و ثقه بود، گواهی وی نزد حکام همواره مقبول بود، حسن بن محمد الخلال مرا گفت: چون طاهر بن سهلویه از زیارت حج به بغداد بازگشت، در بغداد از او سماع حدیث کردیم. و آن سال 379 بود، و در همان سال نیز طاهر بن سهلویه این جهان را بدرود گفت. دیگری گفته است که هنگام مرگ وی هفتادساله بود. (تاریخ خطیب ج 9 ص 357)
ابن سهل اسفراینی شیخ بن حرستانی است. حافظ ابوالقاسم در ترجمه احوال او گوید: با اینکه ثقه نبود به کار ناپسند میپرداخت نام برادرش را از کتاب ’الشهاب’ حک کردو نام خود را در آن نوشت -انتهی. و نام برادر او صاعد است و بدین نکته اشاره کردم تا گمان نشود وی فضل بن سهل است که نام او خواهد آمد. ابن عساکر گوید: طاهر بن سهل در ذی الحجۀ سال 531 هجری قمری درگذشته است و من از او چند جزو حدیث شنیدم ولی حدیث را نمیدانست واو نام برادر خویش را از اجازه نیز حک کرده و نام خود را بر آن نوشته بود. گوید و از وی در بارۀ مولدش پرسیدم گفت سال 450. (از لسان المیزان ج 3 ص 206)
ابن سهل اسفراینی شیخ بن حرستانی است. حافظ ابوالقاسم در ترجمه احوال او گوید: با اینکه ثقه نبود به کار ناپسند میپرداخت نام برادرش را از کتاب ’الشهاب’ حک کردو نام خود را در آن نوشت -انتهی. و نام برادر او صاعد است و بدین نکته اشاره کردم تا گمان نشود وی فضل بن سهل است که نام او خواهد آمد. ابن عساکر گوید: طاهر بن سهل در ذی الحجۀ سال 531 هجری قمری درگذشته است و من از او چند جزو حدیث شنیدم ولی حدیث را نمیدانست واو نام برادر خویش را از اجازه نیز حک کرده و نام خود را بر آن نوشته بود. گوید و از وی در بارۀ مولدش پرسیدم گفت سال 450. (از لسان المیزان ج 3 ص 206)
ابن سهل همدانی. وی از مردم همدان است. شیخ طوسی در رجال او را گاهی از اصحاب امام باقر (ع) و گاهی از اصحاب امام صادق (ع) شمرده و گوید: وی کوفی همدانی است. ابن غضائری گوید صالح از ابوعبدالله روایت کند. وی غالی و کذاب بود وجعل حدیث میکرد. کشی در رجال خویش از وی آرد که: من امام صادق را خدا میدانستم و چون بدو گفتم انکار کرد و گفت من بنده ای بیش نیستم. ابن طاوس در تحریر نیزاین حکایت بیاورده است. (تنقیح المقال ج 2 ص 92)
ابن سهل همدانی. وی از مردم همدان است. شیخ طوسی در رجال او را گاهی از اصحاب امام باقر (ع) و گاهی از اصحاب امام صادق (ع) شمرده و گوید: وی کوفی همدانی است. ابن غضائری گوید صالح از ابوعبدالله روایت کند. وی غالی و کذاب بود وجعل حدیث میکرد. کشی در رجال خویش از وی آرد که: من امام صادق را خدا میدانستم و چون بدو گفتم انکار کرد و گفت من بنده ای بیش نیستم. ابن طاوس در تحریر نیزاین حکایت بیاورده است. (تنقیح المقال ج 2 ص 92)
ابن سهل بن قرین. از محدثان است. (منتهی الارب). در قرون نخست اسلام، محدث بودن نشانه ای از علم، دیانت، و تعهد علمی بود. این افراد با طی کردن سفرهای طولانی برای شنیدن یک حدیث از راوی معتبر، نشان دادند که حفظ و انتقال سنت پیامبر برایشان امری حیاتی است. به همین دلیل است که کتب معتبر حدیثی با وسواس علمی فراوان تدوین شده اند و محدثان در این مسیر، سنگ بنای این علوم را بنا نهادند.
ابن سهل بن قرین. از محدثان است. (منتهی الارب). در قرون نخست اسلام، محدث بودن نشانه ای از علم، دیانت، و تعهد علمی بود. این افراد با طی کردن سفرهای طولانی برای شنیدن یک حدیث از راوی معتبر، نشان دادند که حفظ و انتقال سنت پیامبر برایشان امری حیاتی است. به همین دلیل است که کتب معتبر حدیثی با وسواس علمی فراوان تدوین شده اند و محدثان در این مسیر، سنگ بنای این علوم را بنا نهادند.
عمر بن سهل. محدث است. در تاریخ اسلام، عنوان محدث جایگاهی رفیع دارد. محدثان کسانی بودند که با تکیه بر حافظه قوی، دقت علمی و تقوای فردی، روایات پیامبر اسلام را از طریق زنجیره ای از راویان نقل می کردند. آنان نه تنها روایت گر، بلکه نقاد حدیث نیز بودند و با طبقه بندی راویان، به اعتبارسنجی احادیث کمک شایانی کردند. آثار بزرگ حدیثی نتیجه تلاش محدثان است.
عمر بن سهل. محدث است. در تاریخ اسلام، عنوان محدث جایگاهی رفیع دارد. محدثان کسانی بودند که با تکیه بر حافظه قوی، دقت علمی و تقوای فردی، روایات پیامبر اسلام را از طریق زنجیره ای از راویان نقل می کردند. آنان نه تنها روایت گر، بلکه نقاد حدیث نیز بودند و با طبقه بندی راویان، به اعتبارسنجی احادیث کمک شایانی کردند. آثار بزرگ حدیثی نتیجه تلاش محدثان است.
در زمان مأمون بن مأمون خوارزم شاه صاحب درب کشمیر بود و چون دانست با سلطان یمین الدوله نمیتواند درافتد بخدمت او پیوست و کمر بندگی بر میان بست. (ترجمه تاریخ یمینی ص 409)
در زمان مأمون بن مأمون خوارزم شاه صاحب درب کشمیر بود و چون دانست با سلطان یمین الدوله نمیتواند درافتد بخدمت او پیوست و کمر بندگی بر میان بست. (ترجمه تاریخ یمینی ص 409)
قاضی زین الدین عمر بن سهلان ساوی. فیلسوف ایرانی در قرن ششم هجری. تولد او در ساوه بود و چندی در آنجا بقضا اشتغال داشت پس از آن کتاب خانه او به ساوه بسوخت و او به نیشابور هجرت کرد وبه استنساخ کتاب شفا معاش میگذاشت و از آن کتاب سالی یک نسخت می کرد و بصد دینار میفروخت. از تصنیفات اوبصائرالنصیریه در منطق معروف است که بنام نصیرالدین ابوالقاسم محمود بن مظفر وزیر سلطان سنجر کرده است
قاضی زین الدین عمر بن سهلان ساوی. فیلسوف ایرانی در قرن ششم هجری. تولد او در ساوه بود و چندی در آنجا بقضا اشتغال داشت پس از آن کتاب خانه او به ساوه بسوخت و او به نیشابور هجرت کرد وبه استنساخ کتاب شفا معاش میگذاشت و از آن کتاب سالی یک نسخت می کرد و بصد دینار میفروخت. از تصنیفات اوبصائرالنصیریه در منطق معروف است که بنام نصیرالدین ابوالقاسم محمود بن مظفر وزیر سلطان سنجر کرده است
ابن سهیل. مؤلف تعلیقۀ رجالیه گوید: وی از فضل بن شاذان روایت کند. و چون اسماعیل بن سهل دهقان نیزاز فضل بن شاذان روایت کند احتمال داده شده که صاحب ترجمه همان دهقان باشد. (تنقیح المقال ج 1 ص 135)
ابن سُهَیل. مؤلف تعلیقۀ رجالیه گوید: وی از فضل بن شاذان روایت کند. و چون اسماعیل بن سهل دهقان نیزاز فضل بن شاذان روایت کند احتمال داده شده که صاحب ترجمه همان دهقان باشد. (تنقیح المقال ج 1 ص 135)
ابن سهل. متقدم در صناعت طب ّ و نیکومعالجه و بترکیب ادویه خبیر بود. او راست: کتابی مشهور در تریاق و آن کتاب را نیکو تألیف کرده است. (عیون الانباء ابن ابی اصیبعه ج 1 ص 161) (قاموس الاعلام ترکی)
ابن سهل. متقدم در صناعت طب ّ و نیکومعالجه و بترکیب ادویه خبیر بود. او راست: کتابی مشهور در تریاق و آن کتاب را نیکو تألیف کرده است. (عیون الانباء ابن ابی اصیبعه ج 1 ص 161) (قاموس الاعلام ترکی)
ابن سهل بن عبدالله سرخسی، کاتب و خطیب فصیح، وزیر مأمون عباسی و پدر پوران زوجه مأمون بود و شعرا در مدح اوقصیده ها دارند. در پایان عمر به مرض سویداء گرفتار و دیوانه شد و او را زنجیر کردند و در خراسان به سال 203 هجری قمری درگذشت. (وفیات الاعیان). صاحب ذریعه گوید: بخشی از ’جاویدان خرد’ را حسن بن سهل از پهلوی به عربی برای مأمون عباسی ترجمه کرد و ابن مسکویه آنرااز نو تحریر کرده است. (ذریعه ج 5 ص 78 و ج 4 ص 400)
ابن سهل بن عبدالله سرخسی، کاتب و خطیب فصیح، وزیر مأمون عباسی و پدر پوران زوجه مأمون بود و شعرا در مدح اوقصیده ها دارند. در پایان عمر به مرض سویداء گرفتار و دیوانه شد و او را زنجیر کردند و در خراسان به سال 203 هجری قمری درگذشت. (وفیات الاعیان). صاحب ذریعه گوید: بخشی از ’جاویدان خرد’ را حسن بن سهل از پهلوی به عربی برای مأمون عباسی ترجمه کرد و ابن مسکویه آنرااز نو تحریر کرده است. (ذریعه ج 5 ص 78 و ج 4 ص 400)
ابن سهل بن حارثه بن قیس بن عامر بن مالک بن لوزان بن عمرو بن عوف انصاری. صحابی است، و طبری و ابن القداح و ابن شاهین گویند که در وقعۀ احد بدرجۀ شهادت نائل گردید. عدوی گوید این وقعه را درک کرد اما شهادت او در این وقعه معلوم نیست و ابن فتحون گفتۀ عدوی را استدراک کند. رجوع به کتاب الاصابه چ مصر سنۀ 1323 ج 1 ص 311 شود
ابن سهل بن حارثه بن قیس بن عامر بن مالک بن لوزان بن عمرو بن عوف انصاری. صحابی است، و طبری و ابن القداح و ابن شاهین گویند که در وقعۀ احد بدرجۀ شهادت نائل گردید. عدوی گوید این وقعه را درک کرد اما شهادت او در این وقعه معلوم نیست و ابن فتحون گفتۀ عدوی را استدراک کند. رجوع به کتاب الاصابه چ مصر سنۀ 1323 ج 1 ص 311 شود
ابن سهل بن ابی صعصعۀ انصاری. صحابی است، از بنی مازن بن النجار، نفیلی بنقل از محمد بن سلمه از ابن اسحاق، آردکه او وقعۀ طائف را دیده است و در آن وقعه بدرجۀ شهادت رسیده عسقلانی گوید بعضی گفته اند که این شخص حباب بن سهل است نه حارث و شاید که این حارث و حباب دو برادر باشند. رجوع بکتاب استیعاب چ حیدرآباد ج 1 ص 114 و بکتاب الاصابه چ مصر سنۀ 1323 ج 1 ص 293 شود
ابن سهل بن ابی صعصعۀ انصاری. صحابی است، از بنی مازن بن النجار، نفیلی بنقل از محمد بن سلمه از ابن اسحاق، آردکه او وقعۀ طائف را دیده است و در آن وقعه بدرجۀ شهادت رسیده عسقلانی گوید بعضی گفته اند که این شخص حباب بن سهل است نه حارث و شاید که این حارث و حباب دو برادر باشند. رجوع بکتاب استیعاب چ حیدرآباد ج 1 ص 114 و بکتاب الاصابه چ مصر سنۀ 1323 ج 1 ص 293 شود
ابن سهل دهقان. نجاشی او را ضعیف دانسته گوید: کتابی دارد و ما آنرا روایت کرده ایم. شرح احوال او در کتب متأخر رجال نیز آمده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 134). شیخ طوسی در فهرست لقب دهقان را نیاورده و رجال نویسان متأخر ایشان را دو شخص دانسته اند
ابن سهل دهقان. نجاشی او را ضعیف دانسته گوید: کتابی دارد و ما آنرا روایت کرده ایم. شرح احوال او در کتب متأخر رجال نیز آمده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 134). شیخ طوسی در فهرست لقب دهقان را نیاورده و رجال نویسان متأخر ایشان را دو شخص دانسته اند
از مشاهیر شعرا. او یهودی بوده و قطعۀ رندانۀ ذیل اشاره بمحمد و موسی نامی که یکی بعد از دیگری منظور او بوده اند از اوست: ترکت هوی موسی لحب ّ محمد و لولا هدی الرحمن ماکنت أهتدی و ما عن قلی منی ترکت وانما شریعه موسی عطّلت بمحمد
از مشاهیر شعرا. او یهودی بوده و قطعۀ رندانۀ ذیل اشاره بمحمد و موسی نامی که یکی بعد از دیگری منظور او بوده اند از اوست: ترکت هوی موسی لحب ّ محمد و لولا هدی الرحمن ماکنت أهتدی و ما عن قلی منی ترکت وانما شریعه موسی عُطّلت بمحمد
ادیب. کاتب ابن خلاص حاکم سبته. بسن چهل سالگی در سال 469 ه. ق. با ابن خلاص غرق شده دیوانش در مصر و هم در بیروت به طبع رسیده است. و رجوع به ابراهیم بن سهل شود
ادیب. کاتب ابن خلاص حاکم سبته. بسن چهل سالگی در سال 469 هَ. ق. با ابن خلاص غرق شده دیوانش در مصر و هم در بیروت به طبع رسیده است. و رجوع به ابراهیم بن سهل شود
ابن محمد بن عبدالکریم بن ابی سهل، و او را ابن ابی سهل الاحول خوانند، و کنیت وی ابوالعباس است. محمد بن اسحاق الندیم در الفهرست ذکر او آورده است و گوید از قدماء کتّاب و افاضل آن طایفه بود. و عالم بصناعه خراج بود و در این صناعت بر مردم عصر خویش تقدم داشت. او راست: کتاب الخراج. و به سال 270 ه. ق. درگذشت. و ابن خلکان گوید از شرح حال او چیزی بدست نیامد. و رجوع به ابن عبدالکریم... شود
ابن محمد بن عبدالکریم بن ابی سهل، و او را ابن ابی سهل الاحول خوانند، و کنیت وی ابوالعباس است. محمد بن اسحاق الندیم در الفهرست ذکر او آورده است و گوید از قدماء کُتّاب و افاضل آن طایفه بود. و عالم بصناعه خراج بود و در این صناعت بر مردم عصر خویش تقدم داشت. او راست: کتاب الخراج. و به سال 270 هَ. ق. درگذشت. و ابن خلکان گوید از شرح حال او چیزی بدست نیامد. و رجوع به ابن عبدالکریم... شود